دانشجو .
| ||
|
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ، در نظرش بی دریغ دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست گر برود جان ما، در طلب وصل دوست حیف نباشد که دوست، دوستتر از جان ماست دعوی عشاق را، شرع نخواهد بیان گونه زردش دلیل ناله زارش گواست مایه پرهیزگار، قوت صبر است و عقل عقل گرفتار عشق، صبر زبون هواست دلشده پای بند، گردن جان در کمند زَهره گفتار نه، کین چه سبب وان چراست؟ مالک مُلک وجود، حاکم ردّ و قبول هرچه کند جور نیست ور تو بنالی جاست تیغ برآر از نیام، زَهر برافکن به جام کز قِبَلِ ما قبول، وز طرف ما رضاست گر بنوازی بلطف، ور بگذاری بقهر حکم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست هرکه به جور رقیب، یا به جفای حبیب عهد فراموش کند، مدعی بی وفاست سعدی از اخلاق دوست، هر چه برآید نکوست گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست
نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |